دیگه واقعا عمه شدم :)
سلام به همگی باتاخییییییییر فرااووون تولد بابا بهنام و سالگرد ازدواج داداش و خانوم داداش گلم با حضور اریسا شیرینی مبااااارک یعنی 27 مرداد چقد زود یادم اومد نه ؟ اخه نتم قطع بود ...همین الان هم از دیل اپ استفاده میکنم با این سرعت ... البته داداش جون اینها خونه مابودن چندروزی و یه جشن خیلییییی کوشمولو گرفتیم با کمال پررویی بازم تولدت مباااااااااااااااااارک داداش جوووووووووووووووووووووووووووونم از آریسا چی بگم که انقددددددددددددددر شیرییین شده که اصلا قابل بیان نیس ...دائما درحال متر کردن خونه بود و غذاهم که نمیخورد قربونش برم اشک همرو دراورده نمیدونم این انرژی از کجا میومد و فوق العااااااااااده مهرب...
نویسنده :
عمه کوچیکه
1:50