پشت صحنه تولد :)
با خودم گفتم حیف از کمکها وزحمات افراد پشت صحنه چیزی نذارم مخصوصا کمکهای خود عروس خانوم
که واقعا اگه پا به پامون نبود هیچ کاری پیش نمیرفت
بابای عروس خانوم بسیووووور زحمت کشیدن و خونه رو باکمک بقیه عوامل پشت صحنه تزیین می کردن
بابا بزرگ عروس خوشگلمون درحال نظارت و تزیینات ...دستشون دردنکنه
اینم سه تا باباها درحال بستن ریسه ...همه دس به دعا
و این هم خود عروس خانوم که تازه فهمیده اینجا چه خبره و ازاین طرف اتاق میدوویید اون طرف و کل تزییناتو بهم میزد عزیزم و هممون کلی بهش میخندیدیم
کمک آریسا جون در جارو کردن ...واقعا دستت دردنکنه عمه جون اگه کمکای تو نبود همه چی لنگ میموند
بعد جارو زدن خونه نوبت تی کشیدن
آواز خوندن در حین تی کشیدن
مرتب کردن کابینت ها توسط آریسا خانوم که البته کار هرروزشه و مختص تولدش نیس و مامان گلبرگ همیشه ازش کار میکشه
حالا تمرین نانای واسه شب تولد با اهنگ مورد علاقش ...چه احساس قشنگی...
اینجا روپای عمه دراز کشیدی تا گفتم عمه جون بیا اینجا لالا کن تندی اومدی دراز کشیدی منم ذوقیدم
ولی نخوافیدی
دیگه عروس نازمون خسته شد از بس کارکرد و بلاخره خوابش برد...چقدر شیرینیییییییی شما